[ad_1]
مرد معتاد که در سال 84 همسرش را به قتل رساند و با رضایت خانواده مقتول آزاد شد مقروار رورواو هنرواو نوراو نرواوا
به گزارش همشهری، چند روز پیش ساکنان روستای شصتپیچ از توابع شهرستان کنگان استان بوشهر صدان فریادهای مردی به نام محمد را شنیدند که از جنایتی هولناک خبر میداد. او فریاد میزد که دختر و پسر خردسالش به نامهای سعیده (۷ ساله) و عمادرضا (۴ سالد دختر و پسر خردسالش به نامهای سعیده (۷ ساله) و عمادرضا (۴ ساله) به قتسال نسانا میرسند. محمد سپس سوار موتورش شد و رفت و کمی بعد از حضور نماینده پلیس در روستای اسرار جنایت هولناک این مشر هولناک این مشد.
یکی از همسایههای قاتل در گفتگو با همشهری میگوید: محمد معتاد بود، اما رفتار بدی با بچههایش نداشت. بارها دیدم که دست بچههایش را میگرفت و با خود به پارک میبرد. خیلیوقتها هم عصرها او و همسرش با بچههایشان به ساحل میرفتند تا بچهها بازی کنند. برای همین هیچکس نمیداند که انگیزه او از قتل بچههای بیگناهش است. وی ادامه میدهد: همسر اول محمد از اقوامشان بود. حدود سال 84 بود که بهخاطراتی که داشت، همسرش را مقابل چشمان تنها پسرشان به قتل رسان یسان نپنزنپنزن بود. اندان بود تا اینکه خانواده مقتول رضایت دادند و آزاد شدند. مدتی بعد هم ازدواج کرد و عمادرضا و سعیده (مقتولان) را از همسر دومش داشت.
اختلافاتی این مرد با همسرش داشت که بر سر محمد بود. بار همسرش او را ترک کرد و با بچهها به خانه پدرش رفت. محمد هم تصمیم گرفت ترک کند و به کمپ رفت و وقتی برگشت با وساطت اقوام، کاری کرد که همسر و بچههاوارد.
همسایه آنها میگوید: محمد وضعیت مالی خوبی ندارد. مدتی بهعنوان کارگر فضای سبز در دهیاری مشغول به کار بود و فرزند اولش که حالا مردی جوان بود، مک ار. همین کمکها بود که باعث شد خانهای در روستای تهیه کند، اما مصرفش به موادمخدار هنچنبر هنچنبزای او ادامه می دهد: پدر خانم محمد برای اینکه او را از دوستان نابابش دور کند، خواست که آن ها حنرزنرزن. به همین دلیل آنها خانه را میدادند و خانهای در نزدیکی خانه پدرخانمش کرایه کرخانمش کرایه کرخانمش کرایه کرخانش
بیا دیگه
حوالی ظهر بود که مرد معتاد به خانه رفت و گفت که میخواهد بچهها را به پارک ببرد. او عمادرضا و سعیده را سوار موتور کرد و از خانه بیرون زد و تا چند ساعت خبری از آنها نشد تا اینکه محمد سراسیمه به خانه برگشت و فریاد زنان به همسرش گفت که بچه هایشان را به قتل رساندند. او تعریف کرد که عمادرضا و سعیده را به بهانه بازی، با موتور به کوه برده و بعد از ساعتی پیاده روی، وقتی به محلی مرتفع رسیدند، هر دوی آنها را به اعماق دره پرت کرده است. ( بهدنبال این ماجرا، همسرش که وحشتناک شده بود با کمک همسایهها ماجرا را به پلیس خبر داد. ماموران وقتی به روستا رسیدند متوجه شدند مرد معتاد به خانه قبلی رفته اند و مقداری سم از انبارشان هورانب شده است. آنها به سرعت این مرد را به بیمارستان منتقل کردند و همچنین گروهی از مردان روستای روستا رانی ارتفان اتش آنها پس از چند ساعت جست وجو به دختر و پسر خردسال رسیدند که هر دوی آنها جانشان را منا دو دست. به این ترتیب اجساد آنها به روستا منتقل شد. این در حالی بود که عامل جنایت از انتقال ه به بیمارستان از خطر مرگ نجات یافت و هماکنون تحقیقاتا و تحقیقات زاواسییا.
[ad_2]