[ad_1]
تیم ملی ایران به جام جهانی صعود کرده و با دراگان اسکوچیچ کروات، رکورد بینظیری به جا گذاشته است. دراگان از شروع کارش بهعنوان سرمربی تیم ملی تا به حال شکستی و موع شروع شهرنرارح نتایجی که در دور انتخابی به دست آورده و رکوردهایی که در همین مدت جابهجا کرده، او را شایتسه نشتسامر.
به گشاری شرق، بهویژه که با نسل بعدی تیم فوتبال ایران که بیشتر از آنها در باشگاه های نسبتا خوب اروپا فعالیت می کنند، این امید می رود که ایران برای اولین بار در تاریخ، در صورت قرار گرفتن در مرحله دوم، شروع به مرحله بعدی جام جهانی می کند. هم می کند. با این حال، دراگان از روزی که به عنوان قهرمان انتخاب شد تا همین روزها که دبدون مرخا هامرخایها را شکست داد. شیوه انتخاب او به عنوان سرمربی تیم ملی را نمیپسندند و میخواهند قهرمانی را به دست بیاورند. عدهای میگویند بازیهای ملی ندارد و به درد سرمربیگری در تیمهای باشگاهی میخورد و عدهای دیگر هم نتایج درخشانی را که او به دست آورده است، به پای بازیکنان باکیفیت تیم ملی میگذارند.
حتی فضای بهگونهای پیش رفته که در آستانه جام جهانی دوباره شایعه تغییر روی نیمکت تیم ملی به گوش میرسد و عنوان میشود که ایران باید با یک مربی باید با یک مربی باید با مربی باکیفیتتر راهی قطر شود. بخشی از این انتقادها به ویژه آنهایی که مربوط به یک فنی دراگان اسکوچیچ به تیم ملی است بیانصافی به نظر میرسد ولی این رویه، یک امر را مشخص می کند که دراگان هم مانند بسیاری از مربیانی که روی صندلی تیم ملی نشستها و حاشیه های امنیتی نمی تواند.
اگر بعید باشد در ترکیب فنی تیم ملی برای جام جهانی قطر تغییری ایجاد شود ولی بالاخره زمانی که هر وقت تغییر کند، آن وقت باید به گزینه هایی رفت که شایستگی روی نیمکت تیم ملی به عنوان قهرمان را داشت. شاید مهمترین بحث در مورد تیم ملی این است که باید این نسل را از بازیکنان تیم ملی به دست یک مربی کارکشته خارجی هدایت کند ولی استفاده از خارجی ها ظاهرا با ایدئولوژی دولت سازگاری طبیعی ندارد و طبیعی است که در بین آنها به کارکرد مربی ایرانی بپردازیم. جای خارجی ها در تیم ملی طرفدار بیشتر داشته باشید.
واضح است که اگر قرار باشد بر اساس دو، سه فصل آخر در فوتبال ایران نتیجهگیری شورد، رار تمنرننرنرنرنرنر. اولی یحیی گلمحمدی، رئیس فعلی پرسپولیس است. یحیی در بین مربیان نسل جدید فوتبال ایران، کارنامه درخشانتری دارد. او با پرسپولیس به قهرمانی رسیده و در سال بعد از قهرمانی هم دوباره یک تیم مدعی بسازد. علاوه بر این موارد، در لیگ قهرمانان آسیا هم نتایج درخوری گرفته و بعد از سالها کارکردن درخرناها کتروربن یتسربابن. او پیشتر را در کار و هنر مربیگری در تیم های دیگر از جمله پدیده ها و ذوب آهن و چندجای دیگر نشان می دهد و ثابت می کند که تفاوت ها را با استفاده از اندیشه های مربیگری دارد. فاکتور دیگری که یحیی از آن سود میبرد تربیت بازیکنان است. درست است که اعتقاد زیادی به بازیکنان جوان ندارد ولی به واسطه حضورش در تیم های مختلف، شاگردهای متعددی پروراننده که حالا بیشتر از آنها در سایر تیم های لیگ برتری، در زمره برترین های تیم خود هستند. به این ترتیب، با درنظرگرفتن دو فرض اولیه، یکی قطع همکاری با دراگان اسکوچیچ در تاریخی نامعلوم و دومی اعتقاد به مربی ایرانی، یحیی گلمحمدی بیشترین شانس را برای نشستن روی نیمکت تیم ملی خواهد داشت.
گزینه دوم هم سرمربی تیم رقیب پرسپولیس یعنی فرهاد مجیدی است. شاید این پیشداوری خیلی زود باشد، اما نباید فراموش کرد فرهاد مجیدی هم دیگر آن مربی احساسی سابق نیست. مردی که نمیخواست اشتباهاتش را قبول کند و شکستهایش را به همهچیز ربط میداد، اشتباهات خودش را میکند. فرهاد هنوز با استقلال جامی نگرفته ولی او در چند فصل آنقدر پخته شده است (هم از لحاظ شخصیتی و هم از نظر فوتبالی) که در موقعیت های سخت، تصمیمات درست گرفته شده است. تیمی که او ساخته است، تیمی سر حالی که نشان و تغییرات تاکتیکی مورد نیاز در استقلال هم گواه یتسمر اینتقمری است. فرهاد پیشتر در تیم امید ایران مدت زمان کوتاهی مربیگری کرده و مناسبی از جوانان مناسبی برای جوانان باپتانسینارآبیر نظر گلمحمدی، اعتقاد به بازیکنان جوان برای ساختن تیمی آیندهدار میتواند گزینه مناسبی باشد. در نتیجهگیری هم با وجود موفقنبودن در کسب جهام تیمش را همیشه در زمره مدعیان نگاه کردهایم و تسام هورکم. فرهاد نه به اندازه ایحیی ولی شانس حضور در جمع سه نفر کاندیدای احتمالی برای سرمرربیگری دار تیم ملی را دار سه
گزینه سوم و نهایی که اگر قرار باشد برحسبهای امروزیاش، شانسی برای نشستن روی نیمکت تیم مناواش باشد. همین حالا خیلی اعتقاد دارند در طول پنج سال آینده، یا به بهترین مربی لیگ تبدیل میشوند. نکونام دو گزینه قبلی، تجربه حضور بزرگمدت در فوتبال اروپا را دارد و رکورددار بازیهای ملسی مل است. او آنقدر با مدیران مختلف و مشهور کار کرده است که اگر از هرکدام از آنها یک فورنو را یاد بگیریم ن موخته مرنف. نکونام در فوتبال ایران در آستانه دروکردن جام است.
او فصل پیش با فولاد، استقلال را در فینال جام حذفی شکست داد و اولین جام حرفه ای اش به عنوان سرفه به عنوان سامربی به عنوان سامرببی «نکو» همین چند روز پیش، پرسپولیس، دیگر تیم مطرح ایران را هم در سوپرجام برد تا حالا هر دو جام مهم و با برتری برابر تیم های قدر ایران به دست آورده باشد. کارنامه او در عین جوانی از اتفاقات هیجان انگیز است. صعود نساجی به لیگ برتر، کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا با فولاد، قهرمانی در جام حذفی و فتح سوپرجام حذفی و فتح سوپرجام و فتح سوپرجام و فتح سوپرجام و فتح سوپرجام و فتح سوپرجام و فتح سوپرجام و فتح سوپرجامحذفی.
نکونام به سختکوشی عجیب و غریبی معروف است و همکارانش گواه میدهند که بیش از هر مربی دیگرنری دنراریگ هنرنرد بنرنرد بنرنرد. او در مقطعی، مربیگری در تیم ملی را هم تجربه کرده و با کارکردن در این زمینه آشنایی دارد. برگ برنده نکونام استراتژی و بازیخوانی خوب حریفان است. موضوعی که باعث شد بهسرعت در مقایسه با دیگر مربیان نسل جدید، در فوتبال ایران پیشروی کند. با فرمانی که این مربی جوان در پیش گرفته، اگر روی نیمکت تیم ملی ایران به عنوان قهرمانی ناراید جسرمربی نشست ج ناباید.
[ad_2]