[ad_1]
ا دکتر بربرادی انگلیس روانشناس، مشاور روابط و نویسنده توسعه شخصی است. اثر این نویسنده یکی از پرفروشترین کتابهای روانشناسی است که به بیش از بیست زبان مختلف در سراسر جهان ترجمه و منتشر شده است. یکی از مهم ترین کتاب های این نویسنده کتاب «رازهایی درباره زنان که هر مردی باید بداند» و «رازهایی درباره مردان که هر زنی باید بداند» است که با ترجمه خانم سمیه موحدی فرد در ایران منتشر شده است.
دکتر آنجلو در مقدمه کتاب گفت: یکی از اهداف من از نوشتن این کتاب درک بهتر خودمان است تا بتوانیم به توانایی منحصر به فرد خود در تجربه احساسات عمیق و دریافت آنها افتخار کنیم و عشق کامل و نامرئی است. . «و سردرگمی را جایگزین همدلی کنید». در این مقاله قصد دارم گزیده ای کوتاه از کتاب رازهایی در مورد مردان را خدمت شما کاربران گرامی تقدیم کنم که در روابط زن و مرد و در بهبود زندگی زناشویی بسیار مهم است.
این باور در میان زنان وجود دارد که زنان در طول تاریخ همواره برای برقراری رابطه با مردان تلاش کرده اند و معنای زبانی که به آن صحبت می کنند را نمی فهمند. برای برقراری ارتباط با مردان باید بدانید که آنها چگونه فکر می کنند و افکار و احساسات خود را بیان می کنند، آنگاه تأثیر این آگاهی را به وضوح در زندگی مشترک خود خواهید دید.
رازهایی که برای برقراری ارتباط صحیح با مردان باید بدانید
1. مردها وقتی روی صحبت کردن تمرکز می کنند می توانند به خوبی ارتباط برقرار کنند
بد نیست بدانید مردان در هر کاری هدفمند هستند و زمانی که موضوع گفتگو را بدانند و اطلاعات کافی در مورد آن داشته باشند نسبت به عملکرد خود احساس خوبی دارند. تنها در این صورت است که می توانند رفتار خود را کنترل کنند و زمانی که با شما صحبت می کنند، می توانند بر آنچه می گویید تمرکز کنند. مردان می خواهند بدانند هدف از گفتگو چیست. در این میان، اشتباهی که زنان مرتکب میشوند این است که درخواستهای مبهم برای گفتگو دارند. مثلا می گویند بیا با هم حرف بزنیم یا به نظر من برای ادامه رابطه باید با هم صحبت کنیم.
لازم است بدانید که این نوع درخواست ها بسیار مبهم هستند و می توانند معانی مختلفی داشته باشند و انگیزه خاصی برای شروع گفتگو در مردان ایجاد نمی کنند. مردی در این حالت فکر میکند باید آنچه را که میخواهید ارائه دهد و نمیداند، نمیفهمد یا راهحلی نشان نمیدهد، در حالی که خواسته واقعی شما برای او نامشخص است. مردان در این حالت تحت فشار و اجبار شما هستند و هیچ کنترلی بر گفتگو نخواهند داشت که گاهی منجر به مشاجره و مشاجره می شود. این روند باعث می شود که مردان به مرور زمان از صحبت با شما فرار کنند. ریشه این مشکل این است که زنان، برخلاف مردان، بیشتر به فرآیند مرکزی توجه دارند تا فرآیند مرکزی.
راه حل
زمانی که قصد دارید با همسرتان صحبتی را شروع کنید، ابتدا در مورد هدف گفتگو با او صحبت کنید. به عبارت دیگر، به او بگویید در مورد چه چیزی صحبت می کنید، قصد دارید به چه چیزی برسید و از او چه انتظاری دارید. ممکن است فکر کرده باشید که وقتی افکار و احساسات خود را با صدای بلند بیان می کنید، شوهرتان با بی حوصلگی می گوید: «به این موضوع فکر نکن». این بدان معنا نیست که مرد زندگی شما علاقه ای به شنیدن سخنان شما یا قدردانی از احساسات شما ندارد. زیرا مردان در هر مکالمه ای فقط به اصل فکر می کنند.
بهتر است مکالمه را با گفتن مثلاً «عزیزم! من می خواهم امروز با شما صحبت کنم. فکر کنم از هفته ی پیش که مامانت اومده خونه ما کمی خسته شده ای. ما در آن زمان صحبت نکردیم. “اول به من بگو، بعد نظرم را به اشتراک می گذارم.” به یاد داشته باشید که هر چه خواسته های شما دقیق تر باشد، بهتر است. زنان معمولاً از صحبت مستقیم با مردان می ترسند. به جای کلی گویی، بهتر است صادق باشید و با همسرتان صحبت کنید. به این ترتیب مردان هدف گفتگوی شما را درک می کنند و آماده می شوند تا با اطمینان بیشتری با شما صحبت کنند.
2. مردان پردازش فکر را ملکه ذهن خود می کنند و تنها نتیجه نهایی را بیان می کنند
حتما متوجه شده اید که مردان به گونه ای به صحبت های شما واکنش نشان می دهند که متوجه ترس یا حتی عدم اعتماد به نفس آنها نمی شوید. پس پردازش ذهنی می کنند و در ذهن خود به نتیجه می رسند و آن را بیان می کنند. اگر نتیجه درستی نگیرند، جواب شما را نخواهند داد. پس فراموش نکنید که مردان در مرکز راه حل هستند. یعنی وقتی مردها راه حل مناسبی برای شما دارند، می خواهند با شما صحبت کنند و چون این کار را در سکوت انجام می دهند، می گویند صبر کنید، بگذارید در موردش فکر کنم.
این زمانی اتفاق می افتد که زنان با صدای بلند فکر می کنند و با صدای بلند می گویند که افکارشان با صدای بلند پردازش می شود. زنانی که مدام با صدای بلند و بدون فکر شکایت میکنند، باعث میشوند مردان آنها را بهعنوان یک چانه یا نق زدن بدانند. زیرا مردم درونی هستند و تمام پشیمانی های خود را پنهان می کنند.
راه حل
به همسرتان بگویید که اگر با صدای بلند درباره مشکلات خود صحبت می کنید، بخشی از ویژگی های وجودی شماست و از او بخواهید که این ویژگی ذاتی را درک کند. همچنین زمانی که با همسرتان در مورد مشکلی صحبت می کنید، به اندازه کافی به او فکر کنید تا بدون نگرانی یا نگرانی از دادن پاسخ اشتباه، راه حل مناسب را بیابد. وقتی به همسرتان حق انتخاب می دهید که چه زمانی واکنش نشان دهد، احساس آزادی ایجاد می کنید و دیگر احساس نمی کنید تحت کنترل هستید یا تحت فشار هستید. او حتی از دست شما عصبانی نخواهد شد. قبل از اینکه از این وضعیت شکایت کنید، به شوهرتان بگویید که می خواهید ناراحتی خود را از این موضوع خاص ابراز کنید تا مبادا شوکه و عصبانی شود.
3. مردان نمی توانند به راحتی احساسات خود را به زنان بیان کنند
بهتر است این راز مهم در مورد مردان را بدانید که برای اکثر مردان دنیای درونی احساسات مکانی عجیب و ترسناک است. دنیای احساسات برای آنها بیگانه و ناشناخته است. گويي مردم مشروط شده اند كه هميشه از عقل خود تبعيت كنند نه قلب خود; بنابراین آنها عادت ندارند برای تخلیه احساسات خود وقت بگذارند. توجه داشته باشید که افراد با چیزهایی که بیشتر با آنها آشنا هستند احساس راحتی بیشتری می کنند. ورود به دنیای عواطف باعث می شود که مردان از حس تسلط و کنترل خارج شوند. اگر فردی در کار خود احساس قدرت نکند، فکر می کند که بر آن مسلط است و به این نتیجه می رسد که نه تنها از کنترل اوضاع خارج است، بلکه در کنترل و نفوذ نیز هست.
این احساس مردان را به وحشت می اندازد و گاهی آنها را به دویدن وا می دارد. بنابراین مردان کمتر در مورد احساسات خود صحبت می کنند. زیرا مهارت بیان آن را به دست نیاورده اند. مردان هنگام صحبت از احساسات مقاومت می کنند و گاهی از خود دفاع می کنند. چون در این زمینه مهارت کافی ندارند; بنابراین هر چه بیشتر اصرار داشته باشید که با مردان در مورد احساسات خود صحبت کنید، باعث ترس و اضطراب و حتی تمایل به بیان نیازها و کمبودهای آنها می شوید. به عنوان مثال، ممکن است از همسرتان بپرسید: “حالش چطور است؟” به خاطر ترس از احمق بازی کردن یا اعتراف به اینکه در مقابل خود نمی دانید، “هیچ” بگویید.
در این شرایط زنان این ناآگاهی مردان را ناشی از ابراز احساسات خود به لجبازی خود نسبت می دهند و آنها را سرزنش می کنند. من این راز مهم را برای شما فاش می کنم که بدانید مردان نیز به اندازه زنان احساساتی هستند و گاهی اوقات بیشتر از آن ها، با این تفاوت که زنان به راحتی به احساسات خود دسترسی ندارند. زنان نیز مانند مردان از مردان انتظار دارند و این انتظاری کاملاً اشتباه است. در این مواقع، وقتی همسرتان را به بی احساسی متهم می کنید، فکر می کند که او دچار سوء تفاهم شده و به مرور زمان نسبت به شما سرد می شود.
در این صورت ممکن است:
– شروع به حمله کنید و جلو بروید.
– آنها نمی خواهند با شما صحبت کنند.
وقتی مردی از احساسات واقعی خود بی خبر است، فکر می کند تحت فشار همسرش است و سعی می کند با او صحبت نکند و گاهی ممکن است برای انتقال احساساتش از این طریق عصیان کند.
راه حل
بهتر است بلافاصله با احساسات و عواطف خود به همسرتان حمله نکنید و او را تحت فشار قرار ندهید که شما را خیلی سریع واکنش نشان دهد. فقط کمی به او زمان بدهید، صبور باشید و تک تک صحبت نکنید. احساسات خود را بشمارید تا مرد بتواند آنها را درک کند و سپس سکوت کنید تا به او فرصتی دهید تا احساسات خود را بیان کند. وقتی همسرتان ساکت است، هرگز به این معنا نیست که به شما گوش نمی دهد یا به شما توجه نمی کند. در عوض، ذهن او مشغول پردازش اطلاعاتی است که در طول مکالمات به او داده اید. در حین صحبت با مرد زندگی تان و ابراز احساسات، سعی کنید او را در آغوش بگیرید، دستش را بفشارید و سرش را روی شانه هایش بگذارید تا بتواند از ذهنش خارج شود و با قلب و احساساتش ارتباط برقرار کند.
این نکته مهم را فراموش نکنید که بسیاری از مردان هویت و شخصیت خود را از بدن می گیرند; به این ترتیب تماس فیزیکی می تواند او را از حالت منطقی، تحلیلی و روانی خارج کند و به دنیای عواطفش نزدیک کند. زمانی که فکر می کنید همسرتان در بیان احساساتش مشکل دارد یا گوش دادن به احساسات شما برایش سخت است، او را در سکوت نگه دارید. به این ترتیب شما گفتگو را از یک جنگ قدرتمند به حالتی دوستانه و احساسی هدایت می کنید.
با توجه به اینکه تعهد واقعی در حلقه ازدواج، قرارداد یا تعداد سالهای زندگی مشترک نیست. در عوض، نحوه رفتار روزانه شما با همسرتان است که این تعهد را ایجاد می کند.
[ad_2]