[ad_1]
ایران: جوان سابقهداری که هنگام نشان دادن اسلحه به دوستش او را به اشتباه به قتل رسانده است به تل رساند بوپ،،.
رسیدگی به این پرونده از دو سال پیش با مرگ مشکوک مرد جوانی به نام حمید که با گلوله به قتل رونده شد. پس از اعلام این گزارش مأموران به بیمارستان رفته و تحقیقاتشان آغاز شد.
در اولین گام مأموران به خانواده حمید رفتند و پدر او به مأموران گفت: صبح امروز پسرم به همراه دوستش آرمان از خانه خارج شده و مطمئن هستم که دوستش دارم او شلیک کرده است. به دنبال اظهارات پدر حمید، آرمان که بسیاری از فقرهها و خفتگیریها را در پروندهاش داشت، باز شناسایی و بازجوییهای بازداشت شد و در همان ابتدا قتل را پذیرفت اما مدعی شد: به صورت اتفاقی به حمید شلیک کردهام.
من از مدتها قبل حمید را میشناختم، مواد میفروخت. آخرین بار با من تماس گرفتم و از من خواستم تا با هم دستی به سرقت مسلحانه بزنیم. من هم قبول کردم. پس از آن به دنبالش رفتم تا نقشه ای طراحی کنیم. در اتوبان همت بودیم که حمید از من خواست تا سلاحی را که همراه داشتم به او نشان دهم.
اسلحه را پشت کمرم پنهان کرده بودم. آن را بیرون آوردم اما اسلحه مسلح بود و ناخواسته دستم روی ماشه رفت و یک تیر به وی شلیک کردم. پس از آن هم او را به بیمارستان رساندم و فرار کردم. من هیچ خصومتی با حمید نداشتم و تیر ناخواسته شلیک شد. در ادامه مأموران تحقیقاتی هم میدادند که آرمان بهطور غیرعمد مرتکب قتل شده و ماشه را بررسی میکند. اما از طرفی هم مشخص است که آرمان و حمید در 9 فقره کمرشکن شرکت کرده است.
با افشای این ماجرای آرمان در توضیح موارد مجرمانهاش هم گفت: من و حمید به همراه چند نفر از دوستانمان در ماجراهای افراد افراد را به عنوان مسافر ماشین سوار میکردیم و پس از آن با خطر اسلحه اموالشان را به خطر می اندازند. در نهایت پرونده آرمان به قتل شبهعمد، در 9 فقره مرد مسلح، آدمربایی و همچنین ادارن مشارکت کنید.
این در حالی بود که وی موفق شد 7 نفر از شاکیها را جلب کند. با این حال در دادگاه اولیای دم برای درخواست قصاص کردند. وی درباره قتل همدستش همچنین کرد: وقتی حمید از من خواست اسلحه را به او نشان دهم اشتاهی شلیک شلیک اشتاهی تیر شلیک. من خودم شوکه شده بودم. به همین خاطر فوری او را به بیمارستان رساندم. من اینجا هستم، نیستم، نیستم. کشته شدن دوستم اتفاقی بود. در پایان قضات وارد شور شدند و جلسه را به خاطر قتلهعمد به پرداخت دیه و به خاطر سررقن کهرزن کهرزند.
[ad_2]