[ad_1]
چرا فقرزدایی بیش از حد و پیش از اینکه بدل به یک شخصیت اصلی و همیشگی در سیاستهای توسعه کشور شوسههای کشور شوارههتواری باشد. چه ویژگی یا قابلیتی در واژه «فقرزدایی» نهفته است که اینچنین به محبوب سیاسیون بدل شده و چهبسا در بد همین شعار هم باقی مانده است.
به گزارش شرق، بررسی تجربه به قدرت رسیدن به سیاستمداران پوپولیس در آمریکای جنوبی نشان می دهد یکی از تبلیغاتی ترین شعارهای تبلیغاتی آنها، وعده «افزایش بودجه فقرزدایی»، «پرداخت یارانه در قالب های مختلف»، «اعطای مسکن های دولتی ارزانقیمت» بوده است و … هی همیشه موجی از توده های هیجانی را با خود همراه کند.
تجربه نشان جهانی میدهد پسلرزههای این وعدههای عوام فریبانه و پوچ، نهتنها در اقتصاد بلکه ثبانساسیاسهانا.
باز هم بررسی ها نشان می دهد ما در همه سال های گذشته، بدون یک برنامه جامع در زمینه فقرزدایی بودیم و دقیقا مشخص نیستیم که سیاست ها معطوف به کدام جنبه از فقرزدایی است. حتی تعبیر و دریافت واحدی نیز از فقرزداییهایم. زمانی که به عنوان عدالت اجتماعی مطرح می شود و زمانی دیگر به محرومیت زدایی می پردازد.
فقرزدایی همیشه با احکامی دستوری همراه بوده است. مانند این دستور آخرین رئیسی که «برنامهها و لازم برای رفع فقر مطلق، در کوتاهترین زمان راکا».
به نظر میرسد یکی از جنبههای جذاب فقرزدایی، شعاری برای سیاسیون بازه زمانی آن است. آنها افراد زیادی به فقرزدایی کوتاهمدت دارند. در واقع نگاهشان به فقر کاملاً شبیه کلنگزنی یک پروژه عمرانی است. برای همین عبارتی مثل «جهادی تا شب عید» را نهفقط برای آسفالت و رنگآمیزی خیابانها و معابر بلکه نمرارسان و معابر بلکه نمرارسان و معابر بلکه نارنرنببان هستند.
رسانه های اصولگرا در دولت روحانی از تیترهایی مانند «از پوپولیسم احمدینژاد تا پوپولیسم روحانی»، «شعار پوپوستی روحانی که چالش دولتش شد» و شبیه اینها زیاد استفاده کرده اند. انصاف حکم میکند این روزها نیز یک سوزن به هم بزنند، چه جوالدوزها را قبا زده باشند!
[ad_2]