[ad_1]
ارو- محمدمهدی حاتمی? تعداد طرفداران سرمایه گذاری در بورس ایران دستخوش تغییرات عجیبی شده است: تا چند سال پیش فقط افراد حرفه ای در بازار سرمایه حضور داشتند. در نیمه اول سال 1399، صرافی های دولتی مملو از شهروندانی بود که می خواستند وارد بازار سرمایه شوند و در نیمه دوم همان سال، بورس به روزهای (نسبتا) منزوی بازگشت.
به گزارش فرار، می توانید ساعت ها صحبت کنید یا در صفحات یادداشتی درباره علت این اتفاق بنویسید. با این حال، در مورد سودآوری سرمایه گذاری در بورس تهران کمتر گفته یا شنیده شده است. در این مقاله بر اساس یک شاخص معروف (معروف به «شاخص بافت») و به زبان ساده اشاره می کنیم که سرمایه گذاری در بورس تهران ممکن است اساساً اشتباه بوده باشد.
بزرگترین صعود و بزرگترین سقوط
بورس اوراق بهادار تهران در ماه های پایانی سال 1398 و نیمه اول سال 1399 جهشی را تجربه کرد که در نیم قرن سابقه خود تجربه نکرده بود: افزایش شاخص اصلی بازار سرمایه (شاخص کل) تا نیمه مرداد 1399. به بیش از 2 میلیون واحد رسید، در حالی که همین شاخص در پایان سال 2017 کمتر از 50000 واحد بود. به زبان ساده، بازدهی بورس تهران در حدود دو سال و نیم حدود 40 برابر شد.
با این حال، خیلی سریع (همانطور که بسیاری پیشبینی کردند و نسبت به حباب بازار سهام هشدار دادند) طرف چرخید. بازدهی بورس اوراق بهادار تهران از اواسط مرداد ماه 1399 با افت حدود 800 هزار واحدی شاخص کل در جهت مخالف بود که بزرگترین کاهش بازدهی در تاریخ بورس ایران لقب گرفت.
بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه می گویند بورس تهران اکنون به مکانی جذاب برای سرمایه گذاری تبدیل شده است چرا که با کاهش ارزش ریال در برابر دلار، دلار در بازار کاهش یافته است. اما نگاه متفاوتی به این ماجرا وجود دارد و در آن صورت سرمایه گذاری در بورس تهران می تواند خطرناک باشد.
در نتیجه برخی شواهد حاکی از آن است که بورس تهران هم اکنون در حال غر زدن است. با این حال، این حباب کمی متفاوت از آن چیزی است که معمولا از آن به عنوان “حباب اقتصادی” یاد می شود. اما اندازه حباب بازار سرمایه ایران دقیقا چقدر است و چقدر نگران کننده است؟
شاخص بوفه: در بورس روی چه چیزی تمرکز کنیم؟
برای اینکه ببینیم بورس تهران حباب دارد یا خیر، باید شاخصی را معرفی کنیم که از قضا یادگار یکی از معروف ترین کارگزاران بورس جهان است: «وارن بافت».
بافت در حال حاضر با ثروتی در حدود 100 میلیارد دلار دهمین فرد ثروتمند جهان است، در حالی که تا چند سال پیش همیشه در بین سه ثروتمند برتر جهان قرار داشت. با این حال، جالب اینجاست که بافت بخش بزرگی از ثروت خود را مدیون سرمایه گذاری در سهام است و بر خلاف ابرثروتمندانی مانند ایلان ماسک، جف بزوس یا بیل گیتس، خود شرکتی با فناوری است. .
«شاخص بافت» صرفاً نسبت «کالای بازار» به «تولید ناخالص داخلی» (GDP) را نشان می دهد و به این ترتیب وجود حباب در سراسر بازار سرمایه را بررسی می کند.
«ارزش بازار» یک شرکت به سادگی به این معناست که اگر امروز بخواهیم شرکت را بخریم یا بازسازی کنیم، چقدر باید هزینه کنیم. به عنوان مثال، ارزش بازار هر یک از دو شرکت «اپل» و «مایکروسافت» در حال حاضر حدود 2 تریلیون دلار است، یعنی اگر فردی بخواهد این شرکت ها را بخرد یا چیزی شبیه به آنها ایجاد کند، امروز باید 2 دلار خرج کند. تریلیون ها
به عنوان مثال، طبق اعلام شرکت مدیریت فناوری بورس اوراق بهادار تهران، ارزش بازار شرکت پتروشیمی خلیج فارس (که در بورس اوراق بهادار تهران با نماد «فارس» درج شده و همچنین بزرگترین شرکت سهامی عام در ایران است) تقریباً 360000 است. میلیارد تومان. یعنی امروز برای ایجاد شرکتی مشابه «پتروشیمی خلیج فارس» باید 360 میلیارد تومان سرمایه گذاری کرد.
«تولید ناخالص داخلی» همچنین نشان دهنده کل تولید پولی همه کالاها و خدمات در یک اقتصاد در یک دوره زمانی معین (معمولاً یک سال) است. به عبارت دیگر، «شاخص بوفه» زمانی منطقی خواهد بود که نسبت «ارزش بازار» همه شرکتهای بازار سرمایه به «تولید ناخالص داخلی» یک کشور کمتر از یک باشد.
چرا بورس تهران «خطرناک» شده است؟
بر اساس اطلاعات موجود در سایت «مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران»، ارزش بازار تمامی نمادهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در حال حاضر حدود 5.9 میلیارد تومان (یا حدود 5900 تریلیون تومان) است. ارزش کل بازار شرکتهای فعال در فرابورس تقریباً 1.1 میلیارد تومان (به عبارتی حدود هزار و 100 میلیارد تومان) است.
به این ترتیب تمامی شرکت هایی که در بازار سرمایه ایران حضور دارند و تعداد آنها در حال حاضر به حدود 750 شرکت می رسد، مجموعاً حدود 7 هزار تریلیون تومان ارزش بازار دارند. به عبارت ساده، این بدان معناست که اگر امروز بخواهیم همه این شرکتها را مجدداً تأسیس کنیم، به حدود 7000 تریلیون تومان سرمایه نیاز داریم که رقمی «بینهایت بزرگ» برای اقتصاد ایران است.
با 24000 دلار (یا “نیم” دلار)، این عدد معادل حدود 291 میلیارد دلار است. در نتیجه بازار سرمایه ایران در زمره 30 بازار بزرگ سرمایه جهان قرار دارد و ارزش دلاری آن بالاتر از بازار سرمایه کشورهایی مانند ترکیه، لهستان، اتریش و فنلاند است.
اما این عدد چقدر است؟ کل طرح ساخت 4 میلیون مسکن در دولت سیزدهم (که یکی از وعده های اصلی انتخاباتی بود) حدود 60 میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد. از سوی دیگر، تخمین زده می شود که ایرانی ها در مجموع حدود 50 میلیارد دلار ارز و طلا در خانه های خود نگهداری می کنند. (حدود 9.4 میلیارد دلار طلا و حدود 40 میلیارد دلار ارز خارجی)
آیا این اعداد منطقی هستند؟
نکته مهم این است که کاهش ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی باعث کاهش ارزش دلاری بورس تهران نیز شده است و اگر ارزش ریال را در برابر دلار تغییر دهیم، ارزش دلار بورس تهران نیز تغییر خواهد کرد.
به عنوان مثال، اگر دولت اکنون (با فرض غیرممکن و به هر طریقی) بتواند قیمت دلار را در بازار آزاد ایران به 10 هزار تومان برساند، دلار بورس تهران با 2.7 برابر افزایش به حدود 700 میلیارد دلار خواهد رسید. در این صورت ارزش کل بازار سرمایه ایران از ارزش کل بازار سرمایه کشورهایی مانند روسیه و ایتالیا بیشتر است. بنابراین عدد محاسبه شده در بالا کاملاً وابسته به نرخ برابری ریال در برابر ارزهای خارجی است.
به همین دلیل است که بر اساس نرخ دلار و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در سال 2020 (1395) بر اساس گزارش بانک جهانی، ارزش بازار بورس تهران 1.2 تریلیون دلار برآورد شده است. .
این رقم امروز غیرقابل باور به نظر می رسد، زیرا بانک جهانی اخیراً تولید ناخالص داخلی ایران را با «نیم نرخ ارز» به روز کرده و تولید ناخالص داخلی ایران را به حدود 190 میلیارد دلار کاهش داده است که کمتر از کشورهایی مانند پاکستان است.
بورس تهران چند حباب دارد؟
آیا بورس تهران پس از این توضیحات حباب دارد؟ پاسخ مثبت است، اما حباب آنقدر بزرگ نیست که به این زودی ها ترکیده شود. «شاخص بوفه» بورس اوراق بهادار تهران هم اکنون حدود 1.53 واحد (یا 153 درصد) است که به این معنی است که ارزش بازار همه شرکت های حاضر در بازار سرمایه ایران 1.53 برابر بیشتر از کل تولید سالانه اقتصادی ایران است. است.
این عدد معمولاً باید کمتر از یک باشد زیرا اندازه «اقتصاد ایران» به مراتب بیشتر از اندازه و ارزش «شرکتهای موجود در بازار سرمایه ایران» است. بنابراین بورس تهران حداقل 53 درصد حباب دارد.
اما نکته اینجاست که «شاخص بوفه» برای برخی از بازارهای سرمایه در کشورهای دیگر حتی بیشتر است و این بدان معناست که بازار سرمایه در برخی کشورها از بازار سرمایه ایران پرنشاطتر است. به عنوان مثال، داده های بانک جهانی در سال 2020 نشان می دهد که بازار سرمایه هنگ کنگ حباب گونه ترین بازار سرمایه در جهان با شاخص بوفه 17.7 برابری بوده است.
رتبه دوم (البته با محاسبات فعلی نامعتبر) متعلق به بازار سرمایه ایران است که «شاخص بوفه» 6.3 برابر است. (همانطور که در بالا نشان دادیم، با محاسبات دقیق تر و به موقع تر، این نسبت اکنون حدود 1.53 برابر بیشتر شده است.)
بازار سرمایه در کشورهایی مانند عربستان سعودی، سوئیس، ایالات متحده، کانادا و کره جنوبی نیز در حال رونق است. (شاخص بافت برای این بازارهای سرمایه به ترتیب 3.4، 2.7، 1.9، 1.6 و 1.3 واحد است.)
بنابراین باید از ایجاد حباب در بازار سرمایه ایران ترسید، اما این مشکل مختص ایران نیست و اگر بازار سرمایه با افزایش تعداد شرکتها و «افزایش نقدینگی سهام» (به معنای افزایش در سهام عرضه شده توسط شرکت های بورسی) با گسترش، می توان این مشکل را به سرعت حل کرد.
با این حال، بورس تهران به هر حال حباب است و این به خاطر این یا آن سهم نیست، بلکه ناشی از کل بازار سرمایه است. بر این اساس می توان به شرایطی فکر کرد که حباب بورس تحت تاثیر عوامل خارجی می ترکد. در این صورت بسیاری از سرمایه گذاری ها بیش از هر زمان دیگری هدر می رود.
[ad_2]