جمله‌ی ویژه رهبر انقلاب درباره مصباح یزدی

آغاز طلبگی

محمدتقی نوجوان در سال ۱۳۲۵ وارد حوزه علمیه یزد شد. او در یکی از حجره های مدرسه شفیعیه واقع در میدان خان ساکن شد و بی اعتنا به وضع نابسامان حوزه، و مخروبه بودن مدارس و حجره ها، و نیز فقدان استاد و برنامه درسی منظم، چنان به درس و بحث و مطالعه اهتمام ورزید که در مدت چهار. سال، تمام مقدمات و سطوح متوسطه را تا رسائل و مکاسب، با تحقیق و فوق‌العاده‌های جدی به پایان می‌رساند که گذراندن این مدارج، به طور معمول حدود هشت سال زمان می‌طلبید.

محمدتقی، همچنین در کنار دروس رسمی حوزه، با انگیزه علم دوستی و حقیقت جوئی، برخی از علوم روز از قبیل فیزیک، شیمی، فیزیولوژی و زبان فرانسه را نزد روحانی فرهیخته ای به نام «محققی رشتی» که بعدها از مرحوم آیت الله بروجردی به آلمانی. فرستاده شد، می‌آموخت.

ادامه تحصیلات حوزوی در قم

محمدتقی در قم روزانه در چهار درس شرکت می‌کرد: درس خیارات مکاسب مرحوم آقا مرتضی حائری، که صبح‌ها مارنزهار زبح‌ها درکارنز هستند. جلد اول کفایه مرحوم آقا شیخ عبدالجواد جبل عاملی که اول طلوع آفتاب در مسجد عشقعلی یکی میشد، و او با دوستانش پیش از طلوع آفتاب این درس را مباحثه میکردند; جلد دوم کفایه نزد مرحوم آقا مرتضی حائری که عصرها در منزل ایشان برگزار می‌شود. و دیگری درس منظومه بود. آموختن و مطالعه و مباحثه این دروس، تمام وقت او را بر می‌کرد، و در شبانه روز پنج ترو مساعت بطاسی. اما وی با علاقه و شوقی وصف ناپذیر مشکلات و کاستی‌ها را به جان می‌خرید و دل مشغولی عمده‌اش پرداختن به دربو است.

با وجود همه مشکلات شیخ محمدتقی در مدت یک سال، باقی مانده دروس سطح را به پایان رساند، و از سال بعد در خارج از فقه مرحوم آیت الله بروجردی و اصول امام خمینی (ره) حضور یافت. از سوی دیگر، بیست سالش تمام شد و با شرایط احراز اقامت در مدرسه حجتیه، در آنجا حجره گرفت. توفیق آشنایی با بزرگان و علمای وارستهای مانند امام خمینی، علامه طباطبایی و آیت الله بهجت بسیار لذت بخش بود که تازه میفهمید هجرت به قم از تقدیرات بسیار نیکوی خداوند در حق او بوده است.

شیخ محمدتقی از همان سال اول ورود به قم، با امام خمینی (ره) که از سال‌ها پیش استاد بوزسته از ناحیه آشتاماد بروسته منطقه آشتماد بروسته منطقه آشتاما. با وجود اینکه هنوز کفایه و مکاسب می‌خواند، گاهی اوقات برای کسب آمادگی در درس خارج از کشور شرکت می‌جومر آنها شرکت می‌جست و زتساب برکک.

آیت الله بهجت: مراجعه از آقای مصباح یزدی برایتان درس اخلاق بگویید

شیخ محمد تقی جوان آن سال‌ها با آیت الله محمد تقی بهجت آشنا شد. این آشنایی زمینه ارتباط و علاقه هر چه بیشتر استاد و شاگرد را فراهم ساخت و رفته رفته استاد نیز هتاوادب. بی جهت که قبل از پیروزی انقلاب نبود، وقتی عدهای از بازاریان قم خدمت الله بهجت آمده و از آنها درخواست کرده بودند که یک نفر از روحانیون مورد نظر اسلامی شأن یک درس اخلاق برگزار می شود. آیت الله بهجت فرمودند: «جناب آقای مصباح یزدی در این زمینه مورد توجه من است. از آنها می خواهم و من هم از آنها می خواهم که درس اخلاق را بیان کنند.»

آیت الله مصباح یزدی در رشته فقه، از محضر اساتید بزرگی چون آیات بروجردی، اراکی، امام خمینی و بهجنرد ب. به گونه‌ای که موفق به دریافت جایزه از سوی آیت الله بروجردی شدند، و در نهایت آنها در نهایت در ۲۷ سالگی.

آشنایی با مرحوم علامه طباطبایی، و درک مقامات و کمالات روحانی و عرفانی آن اعجوبه علم و فضیلت و تقوا، باعث شد که استاد بیشتر اهتمام و مساعی خویش را صرف تعلیم علوم قرآن و تفسیر کند. ابتدا با شرکت در جلسات درس تفسیر علامه، و سپس با استفاده از ارشادات و تعلیمات خاص او را به تعمق و تفکر در قرآن کریم و نکات ارزیابی زیبا در آیات نورانی آن را بیاموزد، و خود در این باب نظر می دهد که او به قدری در این وادی است. پیش رفت که علامه برای استفاده از نکات قبل و دقت نظرهایش، کار بازخوانی تفسیر المیزان رسا، از نشاپ ورا، قبل از نشاپ ب.

آیت الله مصباح بیشتر وقت و سرمایه علمی خویش را صرف رشته فلسفه کرد. دلیل گرایش به فلسفه نیز شیفتگی و علاقه شدید به علامه طباطبایی بوده است. آیت الله مصباح اسفار و شفا را نزد حضرت علامه فرا گرفت، و با به کارگیری شیوه فلسفی آن بزرگوار، خواترو نرنروواری.

او استادش معتقد بود برای شناخت هرچه بهتر و معارف اسلامی و نیز کسب اسلام در پاسخگویی به شبهات و هجمه ها به اعتقادات دینی، مطالعه و تحقیق فلسفی میباید در رأس مطالعات حوزوی قرار گیرد، تا طلاب، ضمن آشنایی با متون اسلامی و فقهی. شیوه دفاع از عقاید دینی را نیز فرا گیرند.

مبارزه با رژیم پهلوی

آیت الله مصباح یزدی، در دوره رژیم ستمشاهی، مبارزات بر ضد آن رژیم و عوامل آن انجمانادانآ در ماجرای «انجمن‌های ایالتی و ولایتی» و «نهضت روحانیت» به رهبری امام راحل (ره) مشارکت فعال داشته‌اند.

آنها در ماجرای دستگیری و حبس امام خمینی (ره) در زندان قیطریه، نامه مفصلی خدمتشان فرستاده می شود که در آن، در حالی که امام (ره) برای ادامه نهضت و گزارش وضعیت پس از دستگیری، آزادی ایشان از زندان را پیش می گیرند. بینی کردند. این نامه باعث خرسندی امام (ره) شد و ایشان از طریق آقای حاج حسن صانعی، از استاد مصباح تشکر کردند.

از فعالیتهای آیت الله مصباح یزدی در مبارزه با استبداد، همکاری با نشریه مخفی «بعثت» و سپس تأسیهام نشباناباح پس از تأسیهام. نشریه انتقام با انگیزه مبارزه با دستگاه طاغوت، و گسترش اندیشه های امام (ره) و حمایت از روحانیت، با همکاری برخی از افراد به امام (ره) و با مدیریت آیت الله مصباح یزدی چاپ میشد. آنها از ابتدا عهد بسته بودند که در هیچ شرایطی دوستان خود را معرفی نکنند. این نشریه که مفاد آن گاه با واسطه هایی از رادیوکردهای خارجی پخش می شد، بارقه امیدی در سرزمین دل شیفتگان امام ایجاد کرد که آنها را به مبارزه می برد و از سوی دیگر، رعب و خشم رژیم شاه را افزایش داد.

جهاد علمی

آیت الله مصباح یزدی، در زمینه علمی و فرهنگی، از دیر باز، خدمات شایانی را ارزانی داشته و هر دوره بنا به مقتضیات آن دوره حرکت فرهنگی را آغاز کردند. جدیّت ایشان و نیز نظم‌ها و واقع‌بینی ممتاز، باعث می‌شوند که کارهای فرهنگی‌شان را انجام دهند، نتایج مثهورا مهورا.

آیت الله مصباح، از ابتدای ورود خود به حوزه علمیه قم، متوجه کاستی های موجود در این حوزه می شوند و آن گونه که خود نقل مکان می کنند، در انتظار فرصتی هستند تا برای آن، راه حلی مناسب پیدا کنند. ایشان نارسایی‌های موجود را در سه حوزه نظام آموزشی، مسائل اخلاقی و روند تبلیغی بازشناخته بودند و آنها نکار موند و آنها را نکار می‌کردند.

آرمانهای اصلاحی حوزه، مدرسهای را میطلبید که با یک برنامهریزی جدید، طلاب کوشا و با استعداد را در مدتی کوتاهتر و با کیفیتی بهتر با کیفیت بهتر به جامعه ارزانی دارد. این مهم، با همت شهید آیت الله بهشتی و مرحوم آیت الله ربانی شیرازی میسر و مدرسه‌ای با نام «حق .نیس» شترسه‌ای با نام «حق. این مدرسه را فردی خیّر به نام حاجی حقانی می سازد که خود، از تاجران زنجان و از ارادتمندعان به حوض ارادتمندعان به حوزه توحابه. آیت الله قدوسی نیز به ریاست این مدرسه منصوب تبدیل شد. شهید قدوسی نیز از آیت الله مصباح برای تدریس دعوت به عمل آورد و استاد نیز به تردس فلسفه، تفسیارقو پلسفه، تفسیارقو پلسفه، تفسیارقو پلسففف

پس از چهار سال، به درخواست شهید قدوسی مبنی بر شورای اداری مدرسه، استراد به عضویت هیئت آنمر ی‌آیندید. ثمره این تلاش جمعی، تربیت طلابی فرهیخته بود که هم اکنون در نهادهای گوناگون نظام جمهوری اسلامار بمهوری اسلامارز.

پذیرفتن آموزش مؤسسه «در راه حق‌» نیز از فعالیت‌های مثبت و خدمات شایان آیت الله مصباح یزدی بود. ایشان به سبب نفوذ عقاید ماتریالیستی و مارکسیستی فرهنگ غرب در ذهن جوانان و با التفات به خلأ موجود در زمینه این مباحث، تصمیم به ساماندهی بخش آموزش مؤسسه در راه حق که آیت الله خرازی مؤسس آن را نگه داشت. بخش آموزش این مؤسسه، طلاب را بدین شرط می پذیرند که دست کم دو سال درس خارج را گذرانده اند و پس از گذراندن مصاحبه علمی که آقایان مظاهری، یزدی و آیت الله مصباح انجام می دهند، آنها را می پذیرند.

آیت الله مصباح، با مشاهده توطئه های اعتقادی دشمنان در آغاز انقلاب، بر آن شدند که برای حفظ و نگهداری از نهال نوپای انقلاب، از طلاب را به اقصی نقاط کشور گسیل دارند و خود نیز درس رسمی حوزه را تعطیل کردند تا برای پاسداری از آن ها. انقلاب، در مراکز مختلف به سخنرانی و پاسخ به شبهات بپردازند. همچنین نظر به اهمیت امور دانشگاهها در آن سالهای حساس، آیت الله مصباح یزدی در طرحی، مرکز مرکزی به نام «دفتر همکاری حوزه و دانشگاه» را پیش نهاد که به تصویب ستاد انقلاب فرهنگی رسید.

با توسعه مؤسسات در راه حق و بنیاد باقرالعلوم، و نیز افزایش روز افزون طلاب، نیاز به فضای گسترده تر با امکانات بیشتر، محسوس بود، تا اینکه با تدبیر آیت الله مصباح یزدی و عنایت ویژه حضرت امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای. «مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی» بنا شد. این مؤسسه هم اکنون نزدیک به یکهزار نفر از طلاب فاضل را تحت پوشش خود قرار داده است و آنها ماراه هستند و آنها مارا عسام زعساما هستند.

حضرت عالی اسلامی یکی از موفقیتهای آیت الله مصباح یزدی را تربیت شاگردانی میدانند که میتوان آنها را در راه حق و مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی بود: «خوشبختانه یکی از موفقیتهای آقای مصباح یزدی در قم این است که ایشان خیلی رهبر هستند. فضلای ما که فضلشان در وضعیت ضعیفی است، فضلش در شاگردان خوب سرریز شده است. » (۱۳۷۰/۱۲/۱۳)

سرانجام در ۱۲ دی ماه ۱۳۹۹ از عمری مجاهدت علمی و فرهنگی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی در سن ۸۶ مارار